bez entuzjazmu با دل نیمه گرم، پررنگ، با بی علاقگی، تابستان، بی حوصله، غیر حسّاس ادامه... با دِل نِیمِه گَرم، پُررَنگ، با بی عَلاقِگی، تابِستان، بی حُوصِلِه، غِیرِ حَسّاس دیکشنری لهستانی به فارسی